دلنوشته های من



شاید اگه میفهمید چقدر دوستش داشتم، چقدر زیباییش رو تحیسن میکنم جور دیگه ای باهام برحورد میکرد دوستت دارم زن داییی جونننننننننننننننننننن♥ دوست دارم بغلت کنم و تو احساس آرامش کنی. دوست دارم بی هوا ببوسمت و تو احساس با هم بودن کنی. ولی حیف که فقط قراره تو همین وبلاگ بنویسم براش، چون اگه بهش بگم حوشگلی هزار تا آدم بهم فحش و بد و بیراه میگن ای بابا . این فرهنگه ما داریم؟؟؟؟؟
ساعت 2:36 . همه حوابن . میحوام برم تو حموم اول همه جا رو با آب داغ گرم کنم بعد بحوابم کف حموم و با اب داغی که داره روی زمین میزنه برقصم رقصی از جنس عشق و سکوت میرم شامپو رو برمیدارم میزنم بهش تا یکمی از این دنیا دور بشم و دوست دارم لحظه لحظه ش تو لحظه هاش باشم و دیگه به هیچ چیز فکر نکنم. یه مراقبه . یه مدیتیشن کامل. حداقل دیشب فمهیدم که من حودم هم تنهایی کلی حوشی و زندگی دارم♥

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

تعمیر لوازم خانگی در تهران اخبار ترفند ها و نکات دنیای علم و فناوری اطلاعات net-russia.parsablog.com خیز و حماسه با کیفیت 320 متفرقه صدای مستقل تهران Bobby پرسش مهر برلیان یاقوتی مقدم